شهید فهمیده

داستان شهید محمد حسین فهمیده هم از داستانهای مرموز و شنیدنی جنگ ایران و عراق است. روزی در مراسم صبحگاه مدرسه اعلام شد نوجوانی سیزده ساله به نام محمد حسین فهمیده با بستن نارنجک به خود و رفتن به زیر تانک عراقی ضمن نوشیدن شربت شهادت ، تانک دشمن را منهدم کرده است. در آن روزها که من از تانک اطلاعات چندانی نداشتم و مرتب فیلمهای جنگی مربوط به پارتیزانهای یوگسلاوی را از تلوزیون می دیدم ، حسابی باورم شده بود که که چنین جریانی اتفاق افتاده است اما بعدا که سروکارم با تانک و نارنجک افتاد فهمیدم که شوخی تبلیغاتی جالبی بوده برای تهیج مردم و اتفاقا بسیار هم جدی شد. امام در باره شهید فهمیده سخن گفت و او را رهبر نامید و بر این اساس در مدارس برای اعزام به جبهه ها از او الگوسازی شد. در نهایت هیچکس از صحت و سقم ماجرا خبردار نشد و حتی گزارشگران صدا و سیما که طی برنامه ای در جبهه ها از او پرس و جو می کردند به جایی نرسیدند. اکنون مزاری در شهر قم آرامگاه شهید فهمیده است.

لباسشویی سکه ای

در دهه شصت در خیابان یوسف آباد تقاطع خیابان پانزده ام یک لباسشویی سکه ای وجود داشت. این لباسشویی از سال ۱۳۴۷ تاسیس شده بود و ماشینهای آن آمریکایی بود. لباسشویی سکه ای یوسف آباد آخرین خشکشویی از این نوع بود که در دهه شصت هم کار می کرد. نحوه کار به این صورت بود که مشتری پول یک نوبت ماشین را پرداخت می کرد و لباسهایش را درون ماشین می ریخت و در صورت تمایل از ماشین خشک کن هم استفاده می کرد. لباسشویی سکه ای محبوب دانشجوها و سربازها بود. دست آخر به علت هزینه بالای نگهداری ماشینها ، لباسشویی سکه ای در اوایل دهه هفتاد تعطیل شد.