فرزاد بازفت خبرنگار جوان سی و يك ساله ايرانی بود كه در زمستان سال شصت و هشت در عراق اعدام شد. بازفت فعاليت ژورناليستی خود را در انگلستان و از اوايل دهه شصت آغاز كرد و با توجه به استعدادش به بی‌بی‌سی و روزنامه آبزرور راه پيدا كرد. بازفت با گذرنامه انگليسی پنج بار به عراق سفر كرد كه با توجه به اصليت ايرانی او، كاری بسيار خطرناك بود. در آخرين مرتبه او به دعوت دولت عراق برای پوشش انتخابات كردستان عراق به آنجا رفت. در حين حضورش متوجه شد كه در نزديكی بغداد انفجار بسيار بزرگی بوقوع پيوسته و تصميم گرفت درباره آن تحقيق و گزارشی بنويسد. بازفت با كمك يك پرستار زامبيايی به نام دافنه پريش به محل حادثه رفت ، عكس گرفت و از آنجائيكه حدس می زد اين انفجار در رابطه با سلاحهای كشتار جمعی عراق باشد، از خاك منطقه هم نمونه گيری كرد. بازفت در فرودگاه بغداد با نمونه خاك و عكسهايش دستگير و پس از شكنجه، به جاسوسی برای انگلستان و اسرائيل اعتراف كرد. دافته پريش همدست او به پانزده سال زندان و بازفت به اعدام محكوم گرديد. مراسم محاكمه و اجرای حكم به سرعت انجام شد وبازفت در زندان ابوغريب دار زده شد. برای جلوگيری از اعدام بازفت انگلستان و شخص مارگرت تاچر تلاش فراوان كرد كه برای شخص بازفت ثمری نداشت، اما آغازی شد برای تحريم عراق و صدام حسين. مطبوعات ايران و راديو و تلوزيون ماجرای اعدام بازفت را اعلام كردند اما در برزخی بزرگ گير كرده بودند كه از او به عنوان يك ايرانی حمايت كنند يا عليه او به عنوان يك جاسوس اسرائيلی باشند. سالها بعد و پس از سقوط صدام همكاران بازفت در آبزرور پيگير ماجرای او شدند و با دستيابی به اسناد دولت عراق كشف كردند كه بازفت با اطلاع مسئولين عراقی به محل حادثه رفته بوده و دادگاه هم با اطلاع از بی گناهی او، با دستور مستقيم صدام حسين حكم اعدام صادر كرده بود. بازفت در آخرين پيامش از قبل از اعدام گفت "بجز کنجکاوی خبرنگاری کاری نکرده ام و بعد از رفتنم جهان خواهد فهمید که من چه نوع آدمی بوده ام". دافته پريش پس از ده ماه زندانی آزاد شد و پيرامون اين ماجرا كتابی نوشت.